توضیحات
عشق یعنی زندگی زیباست! من زیبایم، تو زیبایی و این جهان زیباست.
عشق یعنی همه چیز در جهان برای نمایش دلدادگی مهیاست. زمین صحنه رقص و آواز ماست.
عشق یعنی جهان در نبود تو بیمعناست. پایان جهان در لحظه اخم تو و پیدایشش در گرو لبخند توست.
عشق را تنها باید زندگی کرد
عشق را نمیتوان پیدا کرد
عشق را تنها میتوان بیدار کرد
آدم مرده را مگر میتوان با صبح آشنا کرد
مرده را بهتر که در زیر خاک کرد
زندههای دلمرده را هم بهتر که از یاد پاک کرد
دوستان، خانه را پر از حرص و آز میبینم
نقش دوست را بر روی بازوانتان نمیبینم
چرا این سینهها را برای او چاک نمیکنید
چرا این تن را قبل مرگتان خاک نمیکنید
چرا چشمها را با اشک پاک نمیکنید
چقدر عتاب آخر، چرا کاری نمیکنید
دوستان اتفاقات دیروز را فراموش کنید
بر احوال گذشتگان بنگرید، بیشتر فکر کنید
از حرص و حسد بارتان را خالی کنید
آرزوهایتان را هم تا میشود کم و کوتاه کنید
از فقر و محنت هم یادتان نرود کمی توشه راه کنید
دوستان، دوست را آنجا یابید که خود را خوار کنید
زر را هم آنجا یابید که به سوی خرابه شام کنید
دوستان اینجا محل گذر است
هر چه آید یا رود هم تنها یک خبر است
نقش من و تو هم در این میان بیاهمیت است
چرا که همه چیز از پیش مقدر شده است
دوستان، داستان را کسی نوشته که در کارش متبحر است
پس تقلای بیخود تنها به عزا نشتن است
بهترین کار به تماشا نشستن است