• 8 ماه پیش

  • 16

  • 02:05
توضیحات

خواب بودم

چون جسم مرده‌ای چند صباحی‌ بر دار بودم

گمان می‌بردم چون جسم متحرکی دارم بیدار بودم

نمیدانستم اما تنها در مسیر باد ایستاده بودم

من اسیر پنجه‌های باد بودم

و مثل یک ماهی گرفتار تنگ بودم

چقدر هم تشنه بودم

دایم در ‌فکر جرعه‌ای آب، با آنکه در آب بودم

عطش من‌ اما از آب نبود، از روشنایی بود

از نبود شمعی در دست یا نبود همنشینی یکدست

از آرزوی از این خاک برخاستن

از آرزوی دیدن او قبل باز خواستن

از آرزوی شکستن شیشه تنگ‌ آب‌ها

از آرزوی ریخته‌شدن در آب دریاها

از آرزوی وصل شدن به بی‌نهایت‌ها

از آرزوی قدم گذاشتن در سرزمین آرزو‌ها

از آرزوی تبدیل شدن به ترانه‌ها

از آرزوی بیدار شدن روزی از این خواب‌ها


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads