کاش فریاد دلم بر گوش جانان می رسید
بی تو گر دستم به دامان گریبان میرسید
همچو گل چاک گریبان تا به دامان میرسید
زندگی ز آغاز چون جز نامرادی ها نبود
کاش از آغاز، عمر ما به پایان میرسید
در پریشانی دلم را خاطری مجموع بود
گر شبی دستم بر آن زلف پریشان میرسید
من که نتوانم گشودن لب ز غیرت پیش غیر
کاش فریاد دلم بر گوش جانان میرسید
راز دل پنهان نمیشد از تو در روز وداع
گر نگاه سرد و خاموشم به مژگان میرسید
اولین نفر کامنت بزار
در موجخیز
هر دم
ستاره می دمد از
سینۀ غمزده
اسـیر عـشقی و
ای
دلم
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است