ای نسیم جان پرور
غزلی از سیمین بهبهانی
چون درخت فروردین پر شکوفه شد جانم
دامنی زگل دارم بر چه کس بیفشانم
ای نسیم جان پرور امشب از برم بگذر
ورنه این چنین پرگل تا سحر نمیمانم
لاله وار خورشیدی در دلم شکوفا شد
صد بهار گرمیزا سر زد از زمستانم
دانۀ امید آخر شد نهال، بار آورد
صد جوانه پیدا شد از تلاش پنهانم
بوی یاسمن دارد خوابگاه آغوشم
رنگ نسترن دارد شانه های عریانم
شعر همچو عودم را آتش دلم سوزد
موج عطر از آن رقصد در دل شبستانم
کس به بزم میخواران حال من نمیداند
زآنکه با دل پر خون چون پیاله خندانم
در کتاب دل سیمین حرف عشق می جویم
روی گونه میلرزد سایه های مژگانم
اولین نفر کامنت بزار
دلم
ما را غم خزان و نش...
باری بیا که
بهار رفت و تو رفتی...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است