• 10 ماه پیش

  • 40

  • 01:58

شمارۀ 106 - غزلی از سیاوش کسرایی

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

ای عشق، تو بانوی سیه‌فام منی!


ای عشق! تو بانوی سیه فام منی

زیبای خموش عمر و ایام منی

دیری‌ست درین باغ که گل‌بانگت نیست

ای مرغ غمین که بر سر بام منی

شیرینی و شور بزم جان‌ها بودی

اینک چو شراب تلخ در جام منی

گر خوی تو با رمیدگی همراه است

کی رام منی ‌آهوی آرام منی؟

یک شمع چو قامتت نمی‌افروزند

اما تو همان ستارۀ شام منی

هر چند که ناکام گذشتیم ز هم

چون طعم طرب هنوز در کام منی

آغاز تو بودی‌ام خوشا آن آغاز

شادا به تو چون غم که سرانجام منی

چون چهرۀ تو هنوز در تاریکی‌ست

ای عشق! تو بانوی سیه فام منی


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز