شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
گر چه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر
باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم، مشکن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر بهجز عشق توام هست تمنای دگر
تا روم از پی یار دگری می باید
جز دل من دلی و جز تو دلارای دگر
تو سیهچشم چو آیی به تماشای چمن
نگذاری به کسی چشم تماشای دگر
گر بهشتی است رخ توست نگارا که در آن
می توان کرد به هر لحظه تماشای دگر
از تو زیبا صنم این قدر جفا زیبا نیست
گیرم این دل نتوان داد به زیبای دگر
میفروشان همه دانند عمادا که بوَد
عاشقان را حرم و دير و کليسای دگر
اولین نفر کامنت بزار
در بوستان عمر، شکی...
فروغ عشق و جوانی چ...
نغمههای مخالف
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است