یاد آن نرگس مستانه اگر بگذارد
اهل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد
ننخورم می، غم جانانه اگر بگذارد
گوشه ای گیرم و فارغ ز شر و شور شوم
حسرت گوشۀ میخانه اگر بگذارد
عهد کردم نشوم همدم پیمانشکنان
هوس گردش پیمانه اگر بگذارد
معتقد گردم و پابند و ز حسرت برَهم
حیرت این همه افسانه اگر بگذارد
همچو زاهد طلبم صحبت حوران بهشت
یاد آن نرگس مستانه اگر بگذارد
شمع میخواست نسوزد کسی از آتش او
لیک پروانۀ دیوانه اگر بگذارد
شیخ هم رشتۀ گیسوی بتان دارد دوست
هوس سبحۀ صد دانه اگر بگذارد
دگر از اهل شدن کار تو بگذشت عماد
چند گویی دل دیوانه اگر بگذارد؟
اولین نفر کامنت بزار
در بوستان عمر، شکی...
فروغ عشق و جوانی چ...
نغمههای مخالف
گلزار جهان خرمی از...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است