کتاب صوتی پاییز و خانه ای با شیروانی نارنجی

امیرعلی مهاجری
305
میانگین پخش
2.1K
تعداد پخش
2
دنبال کننده
فصل پنجممادربزرگ، عاشقانه‌های تاریخی و پنجره‌ای رو به خاکبه کُت پشمی پدربزرگ نگاه کردم و ناگهان خندیدم. یاد خاطره دو ماه قبل افتادم. روزی که پدربزرگ به‌خاطر پیشرفت آلزایمر بعضی چیزها را از یاد می‌برد....

فصل پنجم

55:32
  • 5

  • 7 ماه پیش
55:32
 فصل پنجمدریای خزر، صیاد و دفترچه ای که پنهان مانده بودساحل دریا بر خلاف فصل تابستان خلوت بود. چند خانواده‌ای از شهرهای دیگر برای مسافرت به آنجا آمده و در کنار ماشینشان چادری برپا کرده بودند. ماه...

 فصل پنجم<...

34:12
  • 6

  • 7 ماه پیش
34:12
فصل چهارمگلزار ماچیان، بدرقه و خاک‌سپاری  آمبولانس از شهر خارج شد و پس از پیمودن ده کیلومتر وارد جادة املش شد. جاده‌ای تقریباً صاف و کشیده که در انتهایش به کوهی جنگلی ختم می‌شد و در دو طرف آ...

فصل چهارم

21:14
  • 5

  • 7 ماه پیش
21:14
فصل سومرودسر، بن بست ارغوان و خانه‌ای با شیروانی نارنجی ·        ای‌کاش صبح نشه … ·        از الان بهش فکر نکن. برو...

فصل سوم

...

50:48
  • 4

  • 7 ماه پیش
50:48
فصل دومجاده، باران و جاده‌ای که انتهایش نزدیک بود قدیما بین این کوه ها غاری وجود داشته که یک صداهایی ازش به گوش می‌رسیده … حالا به دلیل صدای انعکاس باد و یا عبور مروری بوده یا هر چیزی اما مردم من...

فصل دوم

...

13:16
  • 10

  • 7 ماه پیش
13:16
فصل اولجاده، قطار و خاطرات به چهرة تک‌تک افراد حاضر در قطار نگاه کردم. یک مرد میان‌سال و یک زن سالخورده به همراه دختر جوانش که می‌توانستم حدس بزنم نهایتاً بیست و دو سال دارد؛ گرم صحبت بودند. بی‌و...

فصل اول


جاده، قطار و...

43:54
  • 68

  • 7 ماه پیش
43:54
نویسنده: امیرعلی مهاجریگوینده: رضا جعفرپورضبط در استودیو راوامیکس و مسترینگ استودیو عسراکارگردان صوتی: امیرعلی مهاجریتهیه و تولید از استودیو نوو...

نویسنده: امیرعلی مهاجری

گوینده: رضا جعفرپ...

00:43
  • 24

  • 7 ماه پیش
00:43
shenoto-ads
shenoto-ads