غزلیات حافظ - غزل 19
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
سخنشناس نهای، جان من! خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله ازین فتنهها که در سرِ ماست
در اندرونِ منِ خستهدل ندانم کیست!
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد، کجایی ای مطرب؟
بنال، هان که از این پرده، کارِ ما به نواست
مرا به کارِ جهان هرگز التفات نبود
رخِ تو در نظرِ من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دلِ من
خمارِ صد شبه دارم شرابخانه کجاست؟
چنین که صومعه آلوده شد ز خونِ دلم
گَرَم به باده بشویید، حق به دستِ شماست
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دلِ ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پُر ز هواست
ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند
فضایِ سینهٔ حافظ هنوز پر ز صداست
با صدای : صفیه اصلانی (صفا)
https://instagram.com/safa_aslani
انتشار:
اولین نفر کامنت بزار
غزلیات حافظ - غزل 18 - ساقیا آمدنِ عید، مبارک ب...
غزلیات حافظ - غزل 17
سینه از ...
غزلیات حافظ - غزل 16
خَمی که ...
غزلیات حافظ - غزل 15
ای شاهد ...
غزلیات حافظ - غزل 14
گفتم ای ...
غزلیات حافظ - غزل 13
میدمد صب...
غزلیات حافظ - غزل 12
ساقی به ...
غزلیات حافظ - غزل 11
ای فروغِ...
غزلیات حافظ - غزل 10
دوش از مس...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است