سکوت سرد تو و بغض راه سنگین است
هوای گریه در این ایستگاه سنگین است
سکوت سرد تو و بغض راه سنگین است
تو خیره میشوی اما مرا نمیبینی
نگاه میکنی و این نگاه سنگین است
غرور لهشده ام را چرا نمیفهمی؟
برای من که زنم گریه، گاه سنگین است
برای من که نمیبخشیام، نمیدانی
چقدر پاسخ این اشتباه سنگین است
قبول، قلب تو را من شکستهام اما
قبول کن که قبول گناه سنگین است
به روی شانۀ من کوه غصه گاهی هیچ
و گاه بار غمی قدر کاه، سنگین است
نبودن تو، غم من، هجوم دلتنگی
چقدر خلوت این ایستگاه سنگین است
اولین نفر کامنت بزار
من
خیابانخواب چشمان...
چند وقتی بود خیلی ...
تو آرامی، من آرامم...
تو آسمان...
یک چراغ از
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است