• 3 ماه پیش

  • 6

  • 01:55

شمارۀ 157 - غزلی از علی‌رضا بدیع

پانصد غزل-بخش پنجم
0
توضیحات

پاییز عاشق است!

 

پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند

با رنگ‌های تازه مرا آشنا کند

پاییز می‌رسد که همانند سال پیش

خود را دوباره در دل قالیچه جا کند

او می‌رسد که از پس نه ماه انتظار

راز درخت باغچه را برملا کند

او قول داده است که امسال از سفر

اندوه‌های تازه بیارد، خدا کند

او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا کند

پاییز عاشق است، وَ راهی نمانده ا‌ست

جز این که روز و شب بنشیند دعا کند

شاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل‌ها

یک فصل را به خاطر او جابه‌جا کند

تقویم خواست از تو بگیرد بهار را

تقدیر خواست راه شما را جدا کند

خش خش، صدای پای خزان است، یک نفر

در را به روی حضرت پاییز وا کند...

 


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز