• 3 ماه پیش

  • 1

  • 01:54

شمارۀ 152 - غزلی از علی‌رضا بدیع

پانصد غزل-بخش پنجم
1
توضیحات

با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

 

چون طفل که از خوردن داروست پریشان

با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم

چون ابر که بر گنبد مینوست پریشان

مجموعۀ ناچیز من آشفتۀ او باد

آن کس که وجودم همه از اوست پریشان

دست و دل من بر سر این سلسله لرزید

در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان

آرامش دریای مرا ریخته بر هم

ماهی که پری‌خوست، پری‌روست پریشان

با حوصلۀ تنگ و دل سنگ چه سازم؟

با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

 



با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز