هزار قاصدک اینجا سر سفر دارند
اگرچه خلق مرا از تو بر حذر دارند
از اشتیاق من و چشم تو خبر دارند
در قفس بگشایید تا نشان بدهم
پرندگان قفس نیز بال و پر دارند
نسیم، منتظر کیستی به راه بیفت !
هزار قاصدک اینجا سر سفر دارند
گمان مکن دل آتشفشانم از سنگ است
که قله های جهان قلب شعله ور دارند
عجیب نیست اگر دشمن خودم باشم
درخت ها همه در آستین تبر دارند
اولین نفر کامنت بزار
عشق
شبیه قطره می آیم ب...
ناز چشما...
در پیشگاه عشق تو <...
بتاز رخش...
من زنده به
یک
دور هم باشی اگر از...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است