دلتنگی ام را از تو پنهان می کنم، برگرد
دلتنگی ام را از تو پنهان می کنم، برگرد
هر جور باشد چهره خندان می کنم، برگرد
با اینکه از این گریههای غم گریزی نیست
بعد از تو آن را زیر باران می کنم، برگرد
بوی نوازش های دستان تو را دارد
گیسوی خود را تا پریشان می کنم، برگرد
آرام می گیرد در آغوشم به جای تو
بغض غریبی را که مهمان می کنم، برگرد
از من سراغ بوسه هایت را نمی گیرند
وقتی لبانم را پشیمان می کنم، برگرد
بی تو دلم را می سپارم دست پاییز و
این خانه را مانند زندان می کنم، برگرد
قصدت اگر خاموشی این جسم بی جان است
کار تو را این بار آسان می کنم، برگرد
اولین نفر کامنت بزار
چشمهای ...
مگذار تا ...
اجاق خاط...
دلم گرفت از اين
دچار
كجاست
بهار از <...
امروز هم گذشت، من ...
چشمان تو ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است