چگونه فاش کنم بالهای بستۀ خود را؟
چگونه شرح دهم دستهای خستۀ خود را؟
چگونه فاش کنم بالهای بستۀ خود را؟
کجاسـت آنکه به هم بند میزند دل ما را
که پیشِ او ببرم چینیِ شکستۀ خود را؟
چه حیف شد! که به سمتِ شتابِ آب نراندم
درنگِ زورقِ درگِلفرونشستۀ خود را
من از اسارتِ جغرافیایِ رنج می آیـم
و می نویسم تاریخِ روحِ خستۀ خود را
بیا که جمع کنم بلکه در کنارت از این پس
تمامِ خاطره های ز هم گسستۀ خود را
بیا که لحظه به لحظه به پیش پات بریزم
شبی تمامی غمهای دسته دستۀ خود را
دلم خوش است که در متنِ غم ز دست ندادم
صفای لحظهای از شَنگیِ خجستۀ خود را..
اولین نفر کامنت بزار
چو نگار من فریبا، ...
فریاد قر...
من
خزان و ب...
دلِ ستاره شکسته، «...
عرق شرمِ...
کو
این
در جان من دیگر نما...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است