اولین نفر کامنت بزار
شیطان که رانده شد زمین بوی خون گرفت...
گفتی از دور برایم غزلی تازه بخوان...
حرام میشود این عشق اگر که حاکم باشم...
باران مبار، اینجا کسی مشتاق باران نیست...
گندم نخوردهام که زندانیام کنید...
میان چشم من و تو، فاصله بسیار است...
خاطراتت محال است که از یاد رود...
رودی که سنگ را به آتش کشید و رفت...
تاکی عبوس به یک کاج حسادت میکرد...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است