• 10 ماه پیش

  • 49

  • 02:02

شمارۀ 91 - غزلی از غلامرضا میرزاخانی(قدسی)

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

مگر خواب اجل شیرین کند افسانه ما را

 

نمی‌گیرد کسی جز غم سراغ خانه ما را

به زحمت جغد هم پیدا کند ویرانه ما را

از آن شادم که غم پیوسته می‌آید به بالینم

چه سازم گر که غم هم گم کند کاشانه ما را

چه غم گر جان ناکامان تهی ماند از مِیِ عشرت

که خون دیده و دل پر کند پیمانه ما را

به شوخی می‌کند آن شوخ با زلف سیه بازی

اگر خواهد به رقص آرد دل دیوانۀ ما را

ز سر تا پای من، مستی زند موج از نگاه او

نگه دارد خدا از چشم بد می‌خانه ما را

دل مشکل پسندم را اسیر خویشتن کردی

به دست آوردی آخر گوهر یکدانه ما را

نیفتد بر زبان‌ها نام ما در زندگی «قدسی»

مگر خواب اجل شیرین کند افسانه ما را


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز