• 10 ماه پیش

  • 58

  • 02:27

شمارۀ 73 - غزلی از معینی کرمانشاهی

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

شور شیداآفرین


تو زیبا نیستی من کلک زیباآفرین دارم

تو شیدا نیستی من شور شیداآفرین دارم

تو در بزم من این آوازه ی مستی به خود بستی

تو رسوا نیستی من جام رسواآفرین دارم

جنون گل کرد و مجنونی چو من از نو هویدا شد

تو لیلا نیستی من عشق لیلاآفرین دارم

تو مشغول خود و من با تو در بیداری و خوابم

تو رؤیا نیستی من فکر رؤیاآفرین دارم

در این گلزار از هر سو خرامد سرو آزادی

تو رعنا نیستی من چشم رعناآفرین دارم

تو سرگرمی که در جمعی منم تنهای سرگردان

تو تنها نیستی من بخت تنهاآفرین دارم

تو سوز اشک من هستی که جوشان تر ز دریایی

تو دریا نیستی من اشک دریاآفرین دارم

تو با شیرینی شعر من اینسان مجلس آرایی

تو گویا نیستی من طبع گویاآفرین دارم

تو را چون طور و خود را همچو م


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز