• 6 ماه پیش

  • 26

  • 14:00

اپیزود نود و هشتم - بهارخوانی ( رود ، فراری شده است)

رادیو فصل آوا
1
توضیحات

«ماخ اولا» پیکره ی رود بلند

می رود نا معلوم

می خروشد هر دم

می جهاند تن، از سنگ به سنگ،

چون فراری شده ای

(که نمی جوید راه هموار)

می تند سوی نشیب

می شتابد به فراز

می رود بی سامان؛

با شب تیره، چو دیوانه که با دیوانه

رفته دیری است به راهی کاو راست،

بسته با جوی فراوان پیوند

نیست- دیری است- بر او کس نگران

و اوست در کار سراییدن گنگ

و اوفتاده است ز چشم دگران

بر سر دامن این ویرانه.

با سراییدن گنگ آبش

ز آشنایی «ماخ اولا» راست پیام

وز ره مقصد معلومش حرف است.

می رود لیکن او

به هر آن ره که بر آن می گذرد

همچو بیگانه که بر بیگانه.

می رود نامعلوم

می خروشد هر دم

تاکجاش آبشخور

همچو بیرون شدگان از خانه.


"نیما یوشیج"



با صدای
فرخ نعمتی
علی زندوکیلی
راضیه گردکاهد
کامران تفتی

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads