مگر از این تنهاتر میشود دیگر دل من
کس ندانم چون موجی که بخواند ساحل من
من همانم که ندانم لحظه ای جز به پریشانی و اندوه
به که گویم درد دل را که شود تکرار در آینه ی کوه
تا قیامت پاییزیست این جهان باطل من
پیله ای از تنهایست در نهایت حاصل من
تا قیامت پاییزیست این جهان باطل من
پیله ای از تنهاییست در نهایت حاصل من
من همانم که ندانم لحظه ای جز به پریشانی و اندوه
به که گویم درد دل را که شود تکرار در آینه کوه
من همانم که ندانم لحظه ای جز به پریشانی و اندوه
به که گویم درد دل را که شود تکرار در آینه کوه
اولین نفر کامنت بزار
من مدتی است ابر بهارم برای تو
باید ولم ک...
ب...
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و...
حالا سالهاست که دیگر هیچ نامهای به مقصد نمیرس...
به سراغ من اگر میآیید،
...
ماهی تنهای تنگم !
کاش دست سرنوشت
ب...
هنگام که گریه می دهد ساز
این دود سرشتِ ا...
قبول که ما دو خط موازی ،
هیچگاه وقت بهم ...
بهار نزدیک است
صدای قدمهایش ، درختان را ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است