• 6 سال پیش

  • 623

  • 19:30

وست‌ورد و فلسفه

فلسفیدن
11
توضیحات
آگاهی یکی از پیچیده‌ترین مباحث فلسفی‌ست که از زمانی که دکارت جوهر اندیشنده و ممتد را از یکدیگر جدا کرد تا به امروز مطرح است. آیا تجربه‌های آگاهانه و سوبژکتیو را می‌توان به نحو علمی و ابژکتیو تبیین کرد؟ آیا هویتِ ما صرفاً بدن و مغزِ ماست یا ما چیزی فراتر از آنیم؟ این پرسش‌ها در خلالِ روایت میزبان‌ها در پارکِ «وست‌ورد» مطرح می‌شوند. رابرت فورد، یکی از خالقان این پارک، بر این باور است که آگاهی توهمی بیش نیست و درنتیجه انسان‌ها هیچ تفاوتی با میزبان‌ها ندارند. مایکل ورستیگ و آدام بارکمن در این مقاله به کمکِ دیدگاه فیلسوفانی همچون دنیل دنت و پاول چرچ‌لند در فلسفه‌ی ذهن سعی دارند تا دیدگاهِ رابرت فورد درباره‌ی آگاهی را بررسی کنند. این فیلسوفان نیز هم‌نظر با فورد بر این باورند که آگاهی خیال و توهم است و تعریفی که ما از آن با عنوانِ کیفیت ویژه و منحصربه‌فرد تجربه‌های اول‌شخص و سوبژکتیو ارائه می‌دهیم، صرفاً تعریفی‌ست که در فهمِ متعارف وجود دارد و ما تمایل داریم تا آن را باور کنیم. اما در آینده، با توجه به پیشرفت‌هایی که در علوم اعصاب خواهد شد، متوجه می‌شویم که آگاهی هم همچون بسیاری از دیدگاه‌هایی که در طول تاریخ اشتباه بودن آنها ثابت شده است، اصلاً وجود ندارد. اگر نظر آنها درست باشد، انسان‌ها صرفاً ماشین‌های بسیار بسیار پیچیده‌ای هستند و از نظر ماهوی هیچ فرقی با میزبانانِ پارکِ «وست‌ورد» و حتی پیانولایی که به ظاهر خودش را می‌نوازد ندارند.
موسیقی‌های استفاده‌شده:
احمد ظاهر، الهی من نمی‌دانم
معین، همه رفتن
تیک‌تاک، طوری که راه میرم
فرهاد مهراد، برف
رامین جوادی، تیتراژ سریال وست‌ورد
Pink Floyd, Nobody Home
صداهای استفاده‌شده:
عموقناد، مسابقه‌ی تلویزیونی

با صدای
مهرشاد نیک‌نژاد

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads