توضیحات
کمابیش در بیشتر آثار کودک و نوجوان پرسشهای بنیادین فلسفی مطرح میشود و «آلیس در سرزمین عجایب» بدون شک بهترین نمونه است. آلیس از همان بدو ورود به سرزمینِ عجایب، دچار تغییرات شگرفی میشود و این مسئله باعث میشود تا از همان ابتدا در هویتِ خود شک کند و مطمئن نباشد که چه کسیست. او به سختی تلاش میکند تا به یاد آورد کیست. در این مقاله نقش «حافظه» در تعیین هویت ما بررسی میشود و تایلر شورز تلاش میکند با بهرهگیری از نظرات فیلسوفان بسیاری از جمله افلاطون، لاک، برگسون، دیدرو، نیچه، هایدگر و آگوستین، نشان دهد که حافظه رشتهایست که گذشتهی ما را به حال و آیندهمان ارتباط میدهد، اما تنها عامل پیوستگی ما در طولِ زمان نیست. افزون بر این، «فراموشی» نیز به همان اندازهی «به یادآوردن» برای انسان مهم و حیاتیست؛ گاهی برای ادامه دادن نیاز داریم تا اتفاقات گذشته را فراموش کنیم. در نهایت شورز نشان میدهد اینکه آلیس در طول داستان بارها و بارها خود را از یاد میبرد شاید برای آن است که در حال بزرگ شدن، دلش برای دوران کودکیاش تنگ شده است. اما اگر حقیقتاً دوران خوش کودکی را فراموش نمیکردیم تا ابد در حالت دلتنگی برای آن دوران سرخوشی باقی میماندیم. در نهایت آلیس میپذیرد که رفتن به گذشته فایدهای ندارد چون حقیقتاً در آن زمان فرد دیگری بوده است، اما لزومی هم ندارد در این دام بیانتها بیافتیم که اگر آن کسی که قبلاً بودهایم نیستیم، پس الان چه کسی هستیم.
موسیقیهای استفاده شده:
علیرضا عصار، عشق الهی
امینالله ارشیدی، کیستم من
عرفان و کرنلا، الفبا
علی زند وکیلی، شهزادهی رویا
Mary Hopkin - Those Were the Days
Josh Groban, "Remember"
Danny Elfma, Alice in Wonderland
صداهای استفاده شده:
آموزش جدول ضرب استاد وجدانی