توانِ صبر کردن برای رو در رویی باآنچه باید روی دهدبرای مواجهه با آنچه روی می دهد.شکیبیدن گشاده بودن تحمل کردن آزاده بودن.
چندان که به شِکوِه در می آییم از سرمای پیرامون خویشاز ظلمتاز کمبود نوری گرمی بخش،چون همیشه بر می بندیم دریچه کلبه مان راروح مان را.
اگر میخواهی نگهم داری دوست مناز دستم می دهیاگر می خواهی همراهیم کنی دوست منتا انسان آزادی باشم،میان ما همبسته گی یی از آن گونه می رویدکه زنده گی ما هر دو تن را غرقه در شکوفه می کند.
ادامه این شعر زیبا از مارگوت بیگل با ترجمه و صدای احمد شاملو را در این پادکست بشنوید...
قصیدهی کبوتران تاریک بر شاخههای درخت غار دو کبوتر ِ تاریک دیدم،یکی خورشید بود و آن دیگری، ماه.« ـ همسایههای کوچک! (با آنان چنین گفتم.)، گور من کجا خواهد بود؟» ـ "در دنبالهی دامن ِ من" چنین گفت خور...
قصیدهی کبوتران تاریک بر شاخههای درخت غار دو کبوت...
نمیخواهم ببینمش!بگو به ماه، بیاید،چرا که نمیخواهم خون ایگناسیو را بر ماسهها ببینم.نمیخواهم ببینمش!ماه ِ چارتاق،نریان ِ ابرهای رام و میدان خاکی ِ خیال با بیدبُنان ِ حاشیهاش.نمیخواهم ببینمش!خاطرم...
نمیخواهم ببینمش!بگو به ماه، بیاید،چرا که نمیخوا...
این تخته بند ِ تن
پیشانی ِ سختیست سنگ که رویاها در آن مینالند،بیآب موّاج و بیسرو ِ یخ زده.گُردهییست سنگ، تا بار زمان را بکشد و درختان اشکش را و نوارها و ستارههایش را.بارانهای تیرهیی را دید...
این تخته بند ِ تن
پیشانی ِ سختیست سنگ که رویاه...
فدریکو گارسیا لورکا برای گلوریا خینه و فرناندو دولس رییوس
نغمهی خوابگردسبز، تویی که سبز میخواهم،سبز ِ باد و سبز ِ شاخههااسب در کوهپایه وزورق بر دریا.سراپا در سایه، دخترک خواب میبیندبر نردهی م...
فدریکو گارسیا لورکا برای گلوریا خینه و فرناندو دو...
آی! فریاد در باد سایهی سَروی به جای میگذارد.بگذارید در این کشتزار گریه کنم.در این جهان همه چیزی در هم شکسته،به جز خاموشی هیچ باقی نمانده است.بگذارید در این کشتزار گریه کنم.افق بیروشنایی را جرقهها ...
آی! فریاد در باد سایهی سَروی به جای میگذارد.بگذا...
ترانهی ماه، ماه
برای کونجیتا گارسیالورکا
ماه به آهنگر خانه میآید با پاچین ِ سنبلالطیباش.بچه در او خیره ماندهنگاهش میکند، نگاهش میکند.در نسیمی که میوزد،ماه دستهایش را حرکت میدهدو پستانهای...