• 10 سال پیش

  • 181

  • 02:27

ترانه‌ی ناسروده

ahmad shamloo
57
توضیحات
ترانه‌ی ناسروده ترانه‌یی که نخواهم سرود من هرگز،خفته‌ست روی لبانم.ترانه‌یی که نخواهم سرود من هرگز.بالای پیچک کرم شب‌تابی بود و ماه نیش می‌زد با نور خود بر آب.چنین شد پس که من دیدم به رویا ترانه‌یی را که نخواهم سرود من هرگز.ترانه‌یی پُر از لب‌ها و راه‌های دوردست،ترانه‌ی ساعات گمشده در سایه‌های تار،ترانه‌ی ستاره‌های زنده بر روز جاودان. این ترانه زیبا را که لورکا سروده است و زنده یاد احمد شاملو آن را ترجمه و دکلمه کرده است را تقدیم به شما عزیزان میکنیم..

shenoto-ads
shenoto-ads