ترانهی آب دریا دریا خندید در دور دست،دندانهایش کف و لبهایش آسمان.ــ تو چه میفروشی دختر غمگین سینه عریان؟ــ من آب دریاها را میفروشم، آقا.ــ پسر سیاه، قاتی ِ خونت چی داری؟ــ آب دریاها را دارم، آقا.ــ این اشکهای شور از کجا میآید، مادر؟ــ آب دریاها را من گریه میکنم، آقا.ــ دل من و این تلخی بین هایت سرچشمهاش کجاست؟ــ آب دریاها سخت تلخ است، آقا.دریا خندید در دوردست،دندانهایش کف ولبهایش آسمان.
این شعر زیبا از لورکا را که ترجمه ی احمد شاملو است با صدای دلنشین شاملوی عزیز بشنوید.
ترانهی ماه، ماه
برای کونجیتا گارسیالورکا
ماه به آهنگر خانه میآید با پاچین ِ سنبلالطیباش.بچه در او خیره ماندهنگاهش میکند، نگاهش میکند.در نسیمی که میوزد،ماه دستهایش را حرکت میدهدو پستانهای...
نمیخواهم ببینمش!بگو به ماه، بیاید،چرا که نمیخواهم خون ایگناسیو را بر ماسهها ببینم.نمیخواهم ببینمش!ماه ِ چارتاق،نریان ِ ابرهای رام و میدان خاکی ِ خیال با بیدبُنان ِ حاشیهاش.نمیخواهم ببینمش!خاطرم...
نمیخواهم ببینمش!بگو به ماه، بیاید،چرا که نمیخوا...
Llanto por Ignacio Sanchez Mejiasمرثیه ای برای ایگناسیو سانچز مخیاس فدریکو گارسیا لورکا ترجمه و صدای : احمد شاملو زخم و مرگ
در ساعت پنج عصر.درست ساعت پنج عصر بود.پسری پارچهی سفید را آورد،در ساع...
Llanto por Ignacio Sanchez Mejiasمرثیه ای برای ای...
ترانهی ناسروده
ترانهیی که نخواهم سرود من هرگز،خفتهست روی لبانم.ترانهیی که نخواهم سرود من هرگز.بالای پیچک کرم شبتابی بود و ماه نیش میزد با نور خود بر آب.چنین شد پس که من دیدم به رویا ترانهیی ر...
ترانهی ناسروده
ترانهیی که نخواهم سرود من هرگز،...
فدریکو گارسیا لورکا برای گلوریا خینه و فرناندو دولس رییوس
نغمهی خوابگردسبز، تویی که سبز میخواهم،سبز ِ باد و سبز ِ شاخههااسب در کوهپایه وزورق بر دریا.سراپا در سایه، دخترک خواب میبیندبر نردهی م...
فدریکو گارسیا لورکا برای گلوریا خینه و فرناندو دو...
آی! فریاد در باد سایهی سَروی به جای میگذارد.بگذارید در این کشتزار گریه کنم.در این جهان همه چیزی در هم شکسته،به جز خاموشی هیچ باقی نمانده است.بگذارید در این کشتزار گریه کنم.افق بیروشنایی را جرقهها ...
آی! فریاد در باد سایهی سَروی به جای میگذارد.بگذا...