همه را اولین بار توی مغازه رهی دیدند
دیوا...
سید رضا برایم قصه را مفصل و رنگی تعریف کرد!
...همه عادت دارند که از یک شنبهی موعود شروع کنند؛...
همان ساعات لش کردن عمو حسین جلوی کولر، وقت طلای...
به ساریخانی نگفته بود ولی دلش لک زده بود برای ...
محمود محمود حبیب!
محمود محمود حبیب!
در نیمه باز بود وارد خ...
آن شب دلتنگی هوریز کرده بود!
" آدما میرن ...
من 23 سالگی خوشبختی دا...
پلک در کامل وا نشده بو...
پای قصه های حامد عسکری به کارگردانی فواد عبدالعلی پور
BRAND_USER
5 روز پیشمثل یک نوشیدنی گرم و شیرین؛ لابهلای خوراکیهای خاکستری اینروزها، که مزهٔ تهسیگار میدهد، چسبید.
alirezaown
1 ماه پیشواقعاً لذت بخش ترین کاریه که میشه توی متروی تهران و شلوغی هاش گوش داد...♥️
BRAND_USER
1 ماه پیشسلام وقت بخیر سه شنبه صبح ها شنیدن اپیزود جدید شما از کارهای اصلی روزم هست. خیلی ممنونم بابت داستان های زیبایی که ما رو به شنیدنشون مهمون میکنید. توصیفات بسیار دلچسب و زیباست. مخصوصاً اپیزود کالای ورزشی ایرج که من فوق العاده لذت بردم از شنيدنش و وارد حال و هوای کودکی شما شدم و شادی پوشیدن لباس استقلال رو حس کردم و.... موفق باشید و مانا 🌹
ریحانه سوری
2 ماه پیشسلام استاد عزیز خسته نباشید نمیدونم این پیام من رو دریافت میکنید یا خیر اما می خوام بگم که این قسمت از پادکست شما بی نظیر بود و چقدر شما زیبا وبا لحنی ادبی و ارایه های بی نظیری احساس خودتون رو بیان میکنید و چقدر زیبا بود ان قسمتی که اقای بزرگ هوشنگ ابتهاج از عشق میگفتن مپ به شخصه این پادکست های شما رو خیلی دوست دارم و امیدوارم هیچوقت تمام نشهو اینکه اگر امکانش هست لطفا بیشتر از داستان هایی که خودتون داشتید بگید مثل اپیزود ۲ ادیسون چون این قسمت ها برای من خیلی الهام بخش هستند با تشکر از شما و عوامل
ریحانه قاسمی
3 ماه پیشعالی بود مثل همیشه عالی ممنونم که نوشتیدش استاد ،با تشکر از همه ی عوامل
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است