همه عادت دارند که از یک شنبهی موعود شروع کنند؛ من از دوشنبه شروع کردم!
"ده ولایت خودمان پرسان کردم میگویند دوهزار دلار، یک نو در جعبه د گریس"
من، آدمها را فراموش نمیکنم فقط توی طبقهبندی ذهنم جایشان عوض میشود. چشم در چشم شدیم... گفتم: غلام! تویی؟؟
" آقا حامد! زن خیلی زور دارد، یکان لبخند میزند، یکان غیظ میکند تو دلت کنده میشود..."
نهمین اپیزود پادکست تهران دوست داشتنی؛ پای قصههای حامد عسکری منتشر شد.
پادکست تهران دوست داشتنی دوشنبه هر هفته حوالی ساعت ۲۱ منتشر میشود.
اولین نفر کامنت بزار
همان ساعات لش کردن عمو حسین جلوی کولر، وقت طلای...
به ساریخانی نگفته بود ولی دلش لک زده بود برای ...
در نیمه باز بود وارد خ...
آن شب دلتنگی هوریز کرده بود!
" آدما میرن ...
من 23 سالگی خوشبختی دا...
پلک در کامل وا نشده بو...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است