غزلیات حافظ - غزل 24
زلفآشفته و خِویکرده و خندانلب و مست
پیرهنچاک و غزلخوان و صُراحی در دست
نرگسش عَربدهجوی و لبش افسوسکنان
نیم شب، دوش به بالین من آمد، بنشست
سر فرا گوش من آورد و به آوازِ حزین
گفت: ای عاشقِ دیرینهٔ من، خوابت هست؟
عاشقی را که چنین بادهٔ شبگیر دهند
کافر عشق بُوَد گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تُحفه به ما روزِ الست
آن چه او ریخت به پیمانهٔ ما نوشیدیم
اگر از خَمرِ بهشت است وگر بادهٔ مست
خندهٔ جامِ می و زلفِ گرهگیرِ نگار
ای بسا توبه که چون توبهٔ حافظ بشکست
با صدای : صفیه اصلانی (صفا)
https://instagram.com/safa_aslani
انتشار:
اولین نفر کامنت بزار
غزلیات حافظ - غزل 23
در دیرِ م...
غزلیات حافظ - غزل 22
خیالِ رو...
غزلیات حافظ - غزل 21
دل و دین...
غزلیات حافظ - غزل 20
ای نسیمِ...
غزلیات حافظ - غزل 19
چو بشنوی...
غزلیات حافظ - غزل 18 - ساقیا آمدنِ عید، مبارک ب...
غزلیات حافظ - غزل 17
سینه از ...
غزلیات حافظ - غزل 16
خَمی که ...
غزلیات حافظ - غزل 15
ای شاهد ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است