آهنگ پایانی : Indila - Dernière danse
ای درد شیرین من
تلاش بی فایدس تو هرگز از بین نمیری
من موجود بی ارزشی هستم
بدون اون من دیوانه ام
که تو مترو تنهایی قدم میزنم
برای آخرین بار میرقصم
تا این درد شدید رو فراموش کنم
میخوام به جای از نو شروع کردن، از اینجا فرار کنم
ای درد شیرین من
صبح و شب چشمام به آسمونه
با باد و باران میرقصم
کمی عشق کمی عسل
و میرقصم
توی شلوغی وحشت زده
یعنی نوبت منه
و باز درد و رنج شروع میشه
خودمو تو کل پاریس رها میکنم
و پرواز میکنم
چه امیدی
نبود تو و تنهایی تو این خیابون
خیلی تلاش کردم اما بدون تو زندگی من هیچی نیست
صبح و شب چشمام به آسمونه
با باد و باران میرقصم
کمی عشق کمی عسل
و میرقصم
توی شلوغی وحشت زده
یعنی نوبت منه
و باز درد و رنج شروع میشه
خودمو تو کل پاریس رها میکنم
و پرواز میکنم
توی این رنج شیرین
که من تاوان همه چیزشو دادم
به صدای قلب بزرگم گوش کن که چطوری میتپه
من بچه این دنیام
اولین نفر کامنت بزار
از متن : .
حقیقت این است که دوستت داشتم.<...
از متن :"اشکهایی را که در چشمهایم جمع میشود نم...
از متن کتاب دیوانه بازی :"با مرکب چیزی نمی نویس...
تقدیم به تو که نبودنت یعنی خاموشی دنیا
از متن : "میزند زیر خنده ، این خنده خیلی برایم...
از متن : شادمانی و خوشبختی در یک نت تنها نهفته ...
از متن :
دخترهای کوچولو توی رختخواب به ج...
از متن
" نامی جدید به کسی دادن، مثل تزریق...
از متن :
«عشق مثل سیرک دایرهای میسازد، ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است