از متن کتاب دیوانه بازی :"با مرکب چیزی نمی نویسم با سبکبالی ام مینویسم ، نمیدانم منظورم را خوب می فهماند: مرکب را میخرم برای خرید سبکبالی ام ، مغازه ای وجود ندارد یا به سراغم می آید یا نمی آید ، بستگی دارد . وقتی که نمی آید باز اینجا حضور دارد . می فهمید ؟ سبکبالی همه جا هست.....
بوبن اینجا داره دربارهی «نوشتن» حرف میزنه، اما در واقع از «منش و حالِ زندگی» میگه.مرکب ابزار مادی نوشتنه، چیزی که میتونی بخری، لمس کنی، قیمتش رو بدی.
سبکبالی هم کیفیتی درونیست، آزاد بودن ذهن و دل، شوق و رهایی. این رو نمیشه خرید، نمیشه سفارش داد، باید بیاد و سر بزنه. او میگه: «من با مرکب نمینویسم، با سبکبالی مینویسم» یعنی آنچه کلمات رو زنده میکنه، جوهر روی کاغذ نیست، بلکه اون آزادی روحی و لطافت ذهنه. وقتی میگه «مغازهای برای سبکبالی وجود ندارد» یادمون میاندازه که این جنس از حالوهوا نه کالاست، نه قابل تولید انبوه، نه میشه با اراده و زور بهش رسید. و بخش آخر «وقتی که نمیآید، باز اینجا حضور دارد» خیلی بوبنیه ، میگه حتی در غیابش، حسش هست، مثل یک دوستی که راهش رو بلده و دیر یا زود دوباره میاد. در نگاه بوبن، نوشتن یک اتفاق روحیـوجودی است، نه یک کار فنی. مرکب جسم متن رو میسازه، اما سبکبالی روحش رو.
ترانه پایانی: آهنگ زیبای Celine Dion - Because You Loved Me
اولین نفر کامنت بزار
تقدیم به تو که نبودنت یعنی خاموشی دنیا
از متن : "میزند زیر خنده ، این خنده خیلی برایم...
از متن : شادمانی و خوشبختی در یک نت تنها نهفته ...
از متن :
دخترهای کوچولو توی رختخواب به ج...
از متن
" نامی جدید به کسی دادن، مثل تزریق...
از متن :
«عشق مثل سیرک دایرهای میسازد، ...
در ترجمه پرویز شهدی از «دیوانهبازی» کریستین بو...
کتاب دیوانهبازی از کریستین بوبن
دکلمه میانی: سروده و صدای هوشنگ ابتهاج
<...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است