در جامعۀ مذهبی قدیم مردم چگونه تفریح میکردند؟ عیشونوشها و مهمانیها و بزمها و بادهپیماییها و معاشقهها که جلوههای متعددشان را در آثار ادبی قدیم میبینیم، چگونه در آن جوامع محدود و مذهبی رخ میدادهاند؟ آیا این تصویرها صرفا خیالپردازیاند؟ آیا کسانی که اهل چنین عشرتهایی بودهاند، مطرود جامعه بودهاند؟ روحانیان و مذهبیها چه واکنشی در قبال آنان داشتهاند؟
در ضمیمۀ سوم هزارویکشب از «عشرتهای مخفیانه در جامعۀ اسلامی» و شاهد و شمع و شراب و شیرینی سخن میگوییم.
اولین نفر کامنت بزار
«خلیفه فرمود که این حک...
«چون دختر به شهر سنگست...
«چون هارون دختران را ح...
گدای سوم گف...
پس دختر پادشاه کاردی ب...
چون دانستم ...
با عمّم به سردابه اندر...
چون حمال از...
حمال دخترکان را پهلوی ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است