با عمّم به سردابه اندر شدیم. پسر را با همان دختر به فراز تخت دیدیم که در آغوش هم خسبیده و چنان سوخته بودند که گویا به چاه اندر آتش زدند...
ادامۀ ماجرای گدای اول از حکایت حمال و دختران را در شب دوازدهم با صدای فاطمه سالاروند بشنوید.
بعضی واژههای دشوار شب دوازده:
مستور: پنهان، پوشیده
مطاوعت: اطاعت، فرمانبری
دارالسلام: بغداد
اقالیم: جمعِ اقلیم، سرزمینها
هیون: اسب سرکش
خُتَن-ختا: ترکستان، آسیای میانه
بقیةالسیف: باقیماندهها
زخم منکر: زخم شدید
قبّه: گنبد
غنودن: خوابیدن، استراحت
قصهخوان: فاطمه سالاروند
ضمایم و تعلیقات: علیرضا فتاح
کارگردان: فاطمه مهربان
فجازیگردان: فاطمه خسروانی
نگارگر: حمید قدسی (استودیو سواد)
اولین نفر کامنت بزار
چون حمال از...
حمال دخترکان را پهلوی ...
ضمیمۀ دو: داست...
در حال ماهیان به صورت ...
افسون دختر نیمی از تن ...
ای ماهی، به عهد قدیم و...
صیاد دید که در برکه ما...
ملک یونان به وزیر گفت:...
پس صیاد عفر...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است