«چون دختر به شهر سنگستان رفت، شاهزاده را یافت و او را با خود همراه کرد...»
ادامۀ حکایت دختر صاحبخانه و دو سگش و همچنین حکایت دختر تازیانهخورده را در شب هفدهم بشنوید.
بعضی واژههای دشوار شب هفدهم:
رشک: حسد
محتشم: بزرگ، باشکوه، ثروتمند
جبین: پیشانی
لابه: التماس
کافوری: سفید و معطر
سنبل: استعاره از زلف
ارغوان: استعاره از صورت زیبا
زال: پیرزن
لهو و لعب: بازی و معاشقه
انبساط: خوشحالی
دستوری: اجازه
فگار: زخمی
فقاع گشودن: افتخار کردن، نازیدن
روسپی: زن بدکاره
▪️قصهخوان: فاطمه سالاروند
▪️ضمایم و تعلیقات: علیرضا فتاح
▪️نگارگر: حمید قدسی (استودیو سواد)
▪️رژیسور: فاطمه مهربان
▪️طرح و تهیه: امید مهدینژاد
▪️تهیهشده در: استودیو سهنقطه
پادکست هزارویکشب را در کستباکس و اسپاتیفای و شنوتو بشنوید.
اولین نفر کامنت بزار
«چون هارون دختران را ح...
گدای سوم گف...
پس دختر پادشاه کاردی ب...
چون دانستم ...
با عمّم به سردابه اندر...
چون حمال از...
حمال دخترکان را پهلوی ...
ضمیمۀ دو: داست...
در حال ماهیان به صورت ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است