چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟
تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر
که مرغ نغمهسُرا سازِ خوشنوا آورد
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن
که بادِ صبح نسیمِ گرهگشا آورد
رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَن صفا آورد
صبا به خوشخبریِ هُدهُدِ سلیمان است
که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست
برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد
مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد
به تنگچشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم
که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد
که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد
اولین نفر کامنت بزار
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم ن...
حَسْبِ حالی نَنِوِشتی و شد ایّامی چند
م...
۱
خدا چو صورتِ ابرویِ دلگشای تو بست
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
سخ...
گر من از باغِ تو یک میوه بچینم چه شود؟
...
گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ...
ساقی حدیثِ سرو و گل و لاله میرود
وین ب...
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون...
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است