• 10 ماه پیش

  • 50

  • 01:48

شمارۀ 77 - غزلی از معینی کرمانشاهی

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

شیدای شیدا، مست مست


بازگشتم امشب از می‌خانه اما مست مست

سر درون سینه و تنهای تنها مست مست

با سری از بادۀ آتش‌به‌پاکن گرم گرم

با دلی دیوانه و رسوای رسوا مست مست

در میان کوچه‌ها افتان و خیزان چون نسیم

جامه وارون کرده و شیدای شیدا مست مست

از پس یک روز با این خلق ابکم گنگ گنگ

قفل لب بگشوده و گویای گویا مست مست

همچو طوطی در پس آیینۀ دل قصه‌گو

چون کلیم از اشتیاق طور سینا مست مست

با همین شبگردی و دیوانگی از شور عشق

بازگشتم امشب از می‌خانه اما مست مست

 



با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز