• 3 ماه پیش

  • 37

  • 02:21

شمارۀ 26 - غزلی از صادق سرمد

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

تو بال و پرم بودی!    


هر جا که سفر کردم، تو همسفرم بودی .

وز هر طرفی رفتم، تو راهبرم بودی 

با هر که سخن گفتم، پاسخ ز تو بشنفتم 

بر هر که نظر کردم، تو در نظرم بودی 

هر شب که قمر تابید، هر صبح که سر زد شمس 

در گردش روز و شب، شمس و قمرم بودی 

در صبح‌دم عشرت، همدوش تو می‌رفتم 

در شامگه ی غربت، بالین سرم بودی 

در خندۀ من چون ناز، در کنج لبم خفتی 

در گریۀ من چون اشک، در چشم ترم بودی 

چون طرح غزل کردم، بیت الغزلم گشتی 

چون عرض هنرم کردم، زیب هنرم بودی 

آواز چو می‌خواندم، سوز تو به سازم بود 

پرواز چو می‌کردم، تو بال و پرم بودی 

هرگز دل من جز تو، یار دگری نگزید 

ور خواست که بگزیند، یار دگرم بودی 

سرمد به دیار خود، از راه رسیده گفت 

هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads