همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب ششصد و هشتاد و هفتم ۶۸۷
حکایت شعر سه دختر
حکایت منادمت شیطان با ابراهیم موصلی
دختر بزرگ گفته بود ای کاش به بیداری بازآیدم از در،این تمنا و آرزوست.گاه دست دهد و گاه دست نمیدهد. دخترک میانی را خیالی روی داده اما دخترک خردسال گفته است که او با معشوق به یک خوابگاه اندر شده و انفاس پاکیزهتر از مشک به مشام او رسیده و خود را به معشوق فدا کرده و کسی نفس خود فدا نکند مگر به کسی که از جان عزیزتر باشد.
جان باد فدای صنمی کز سر زلفش
شب تا به سحر بستر من بود معطر
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
در یوتیوب بشنوید و همراه شوید:
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
در کانال تلگرام بشنوید و همراه شوید:
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🕯️
اولین نفر کامنت بزار
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است