8- یکشنبه، 17 اکتبر 2004

باید از خودم تعریف کنم که وقتی امروز در بخش، بیماری که داشتم ویزیت می‌کردم به‌طور غیرمنتظره مقدار خیلی زیادی خون از دهانش به بیرون و روی پیراهن من پاشید، وحشت نکردم. و البته باید از خودم خجالت بکشم که نمی‌دانستم باید چه کار کنم. از نزدیک­ترین پرستار خواستم «هوگو» که دانشجوی فوق­ تخصصِ سرپرست من است و در بخش کناری بود را پیدا کند، و در این حین نیز «ونفلون»^[1] را وارد رگ دست بیمار کردم و مقداری سرم به او تزریق نمودم. پیش از این­که بتوانم هیچ کار دیگری انجام دهم، هوگو آمد، و چه خوب بود که رسید، چرا که در آن لحظه اصلاً نمی­دانستم باید چه­ کار کنم. دنبال شیر تنظیم سرم بیمار بگردم؟ دستمال حوله‌ای در گلویش بچپانم؟ یا این­که کمی ریحان روی استفراغ­های او بپاشم و به همه بگویم که سوپ «گاسپاچو»^[2] است؟

[1] Venflon یا «کنولا» لوله ­ای پلاستیکی است که از پشت دست یا در خم داخلی آرنج وارد رگ می‌شود تا بتوانیم از طریق سرم، دارو یا مایعات را به ­صورت داخل وریدی تزریق کنیم. داخل کردن ونفلون یکی از مهم­ترین مسئولیت‌های یک اینترن محسوب می­شود، اگرچه من بدون این­که هرگز این کار را انجام داده باشم از دانشکدۀ پزشکی فارغ‌التحصیل شدم. شب قبل از اولین روز کاری من به ­عنوان پزشک، یکی از هم آپارتمانی‌هایم در محل اقامت­مان داخل بیمارستان جعبه‌ای حاوی حدود هشتاد عدد از آن­ها را از بخش به سرقت برد و ما چندین ساعت خودمان وارد کردن لوله کنولا را تمرین کردیم تا سرانجام توانستیم این کار را انجام دهیم. به­ خاطر این کار چندین روز هیچ­ جا آفتابی نشدیم.

[2] Gazpacho سوپ اسپانیایی قرمز رنگ حاوی روغن و سرکه و گوجه فرنگی و پیاز و سبزیجات خرد شده که خام و سرد میل می­شود(مترجم).