• 11 ماه پیش

  • 5

  • 14:26

مردي كه از ثانيه‌هاي نخست جنگ تا انتها رزمنده بود

کتاب زخم های متبرک
0
توضیحات

منطقه كشاورزي سياه‌پوشان دزفول با طلوع خورشيد سي‌ويكم شهريورماه سال 1359 پدر و پسري را به خود مي‌بيند كه ابزار كشاورزي بر دوش به سوي مزرعه سيفي‌كاري شده در حركتند. محمدعلي 15 ساله، دوشادوش پدر كمك مي‌كند تا نان حلال خانواده را بر سر سفره ای بياورد كه خود فرزند ارشد آن است. نوجواني كه در كشاكش روزهاي انقلاب تحت تعاليم آيت‌ا... قاضي ، روحاني انقلابي دزفول بسيار بزرگ‌تر از سن و سالش حركت كرده و همچون نوجوانان ديروز مردانگي‌هاي بسياري آموخته و ديده است. آفتاب گرم دزفول مي‌تابد. دو ساعت از ظهر گذشته است كه ناگهان غرش هواپيماهاي عراقي بر آسمان شهر طنين‌انداز مي‌شود. بوته‌هاي مزرعه به تلاطم مي‌افتند و بمب‌ها زمين را شخم ديگري مي‌زنند. اعلام رسمي تجاوز رژيم بعث به خاك پاك ميهن اسلامي. و محمدعلي گلبو در كنار تمامي مردم شهر دزفول ذره‌اي از خانه و كوچه‌هاي شهر قدم پاپس نمي‌كشد،‌ در تمام سال‌هاي دفاع مقدس زندگي در اين شهر مقاوم ادامه مي‌يابد. عروس و دامادها به خانه بخت مي‌روند و در زيرزمين و پناهگاه‌هاي شهر نوزادان به دنيا مي‌آيند زير موشك و بمب . و زندگي همچنان جاريست..........


با صدای
موسی الرضا شبرنگی

رده سنی
محتوای تمیز