• 1 سال پیش

  • 478

  • 11:32

قسمت دوازدهم: فریاد که دورم از تو، فریاد!

پادکست لیلی و مجنون
0
توضیحات

قیس وقتی از مرگ پدرش آگاه می شود از شدت غم مدتی بر سر و روی خود می کوبد، خود را بر زمین می‌زند و جامه بر تن می‌درد. آنگاه بر سر گور پدر می رود و بسیار مویه می‌کند. با به یادآوردن التماس های پدر در آخرین دیدار، حسرت ها می‌خورَد و خود را سرزنش می کند. رنجور و پریشان روز و شبی را بر سر خاک پدر می‌گذراند و سپس بار دیگر به پناهگاه خود در بیابان برمی گردد.

در بیابان روزها را با دد و دام سپری می کند و شب ها به راز و نیاز با ستارگان و نالیدن به درگاه پرورگار و یاری خواستن از او برای رهایی از این رنج جانکاه می پردازد. 



با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها