• 1 سال پیش

  • 486

  • 11:14

قسمت هشتم: آزادی صید چون پسندی!؟

پادکست لیلی و مجنون
0
توضیحات

قیس پس از جنگ بی‌حاصل نوفل با قبیلۀ لیلی با هدف کمک به او و رساندنش به وصال لیلی، بار دیگر سر به بیابان می نهد. در بیابان با صیادی برخورد می کند که چند بره آهو را اسیر کرده است. آن موجودات زیبا را که چشم سیاهشان او را به یاد چشمان لیلی می اندازد به بهای اسب خود آزاد می کند. فردای آن روز گوزنی را در بند می بیند و او را هم از صیاد می خرد و آزاد می کند. روز دیگر کلاغی را می بیند. با او همسخن می شود و از او می خواهد که پیامش را به گوش لیلی برساند.

سرانجام در آرزوی دیدار لیلی به سوی قبیلۀ او روان می شود. اما... از او نشانی نمی یابد! آه از نهادش برمی آید: لیلی من کجاست که هیچ نشانی از او نمی بینم!؟



با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها