• 7 سال پیش

  • 2.9K

  • 08:08

بیدار شو

داستان شب
2
توضیحات
بابا دکتر نمی رفت. همیشه کار می کرد. از وقتی هم سن من بود کار می کرده . پدربزرگ خیلی زود مرده و بابا مجبور بوده توی کوره آجرپزی ، توی رستوران ، توی پارک و توی ساختمون سازی کار کند. برای همین همه کار بلد است. یک روز برایم پیتزا پخت. خیلی خوشمزه بود... داستان "بیدار شو" نویسنده : زهره شعبانی خوانش : رامین یوسفی

shenoto-ads
shenoto-ads