مملو از غرور پَرکشیدنم
من همیشه عاشق پریدنم
عاشق به آسمان رسیدنم
عاشقِ کرانه هاى دوردست
تشنه ستاره سرکشیدنم
گرچه بسته است بالهاى من
مملو از غرور پَرکشیدنم
کیست باورم کند که مردن است
طعم تلخِ زندگى چشیدنم
دور مىشوى و ذوب مىشوم
نقره داغ روى تو ندیدنم
پشت میلههاى سهمگین وهم
ناگزیرِ از تو دل بریدنم.
اولین نفر کامنت بزار
شاد و شی...
مشتاق و ...
این که مثل فتنه می...
زورق شعر...
دل را به ...
عمریست می بالـم ب...
کجاست
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است