• 3 ماه پیش

  • 16

  • 02:08

شمارۀ 27 - غزلی از رعدی آذرخشی

پانصد غزل - بخش چهارم
0
توضیحات

شعلۀ آهی       

چه دهی جام پیاپی، که شدم مست نگاهی

که مرا می‌کشد از ناز و کشد چون پر کاهی

نگرانم که کجا می‌برد آشفته و حیران

دل افسون شده را فتنۀ چشمان سیاهی

تا مگر بوسه بر آن روی و بر آن موی زنم من

قطرۀ اشک شوم یا که شوم شعلۀ آهی

زود از این هستی بیهودۀ من گرد بر آرد

آن که با گردش چشمی شکند قلب سپاهی

کهکشانی‌ست محبت که در آن زُهره بخندد

به سرافرازی مهری ، به سراندازی ماهی

گر در این عهد زنم تکیه بر اورنگ قناعت

به که بر مسند آلودۀ هر منصب و جاهی

ای خوش آن روز که چون دولت وصلش به کف آید

شاخ گل بشکفد از کشتگه عمر تباهی

رعدی از نرگس مستش مگرت هست امیدی

که چنین لاله صفت دوخته ای چشم به راهی؟


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads