• 4 ماه پیش

  • 4

  • 21:48

مرشد و اشقیا (روایت دوم رستخیز)

راد آوا
0
توضیحات

آقا یوسف وسط میدان ایستاده است. سبزپوش، زره‌پوشیده، با شمشیر و چکمه و کلاهخود. لحظه‌ای بعد سوار اسب می‌شود و چون شیری که در رمه افتد، دشمن را می‌پراکند. هر بار که به جای خودش بازمی‌گردد، لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم می‌گوید و برای خلق دشمن رجز می‌خواند. ششصد و پنجاه و چهار کیلومتر راه آمده‌‌ام برای تماشای رجزخوانی‌های او.


با صدای
محمدمهدی فراهانی

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads