• 8 ماه پیش

  • 11

  • 03:23

غزل هشتاد و یکم - گزیدم آتشِ پنهانِ پنهان

پانصد غزل - بخش سوم - صد غزل از دیوان غزلیات شمس
0
توضیحات

گزیدم آتشِ پنهانِ پنهان


غزل شمارهٔ ۲۶۴۵


بخوردم از کف دلبر شرابی

شدم معمور و در صورت خرابی


گزیدم آتش پنهانِ پنهان

کز او اندر رُخَم پیداست تابی


هزاران نکته در عالم بگفتم

ز عشق و هیچ نشنیدم جوابی


گهی سوزد دلم گه خام گردد

به مانند دلم نبوَد کبابی


مرا آن مَه یکی شکلی نموده‌ ست

که سیصد مَه نبیند آن به خوابی


منم غرقه به بحر انگبینی

که زنبور از کفش یابد لعابی


بهشت اندر رهش کمتر حجابی

خرد پیش مَهش کمتر سحابی


جهان را جمله آب صاف می‌بین

که ماهی می‌درخشد اندر آبی   


اگر با شمس تبریزی نشینی

از آن مَه بر تو تابد ماهتابی


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads