🔻 پسرک ۸ سال بیشتر نداشت، سه روزی میشد که پدر از صف آب دست خالی برگشته بود، اما ناگهان زمان ایستاد... صدایی شنید، صدایی که از اطفال به سرعت مرد میساخت... دیگر از آن پس پدر نبود، مادر هم، برادر و خواهر هم. صدا میگفت: «از این به بعد خودت هستی.»
اولین نفر کامنت بزار
«صالح بن وهب...
پسر جوانی را به ...
شب اول محرم ...
داستان ما را از ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است