۵۷ هرتز

podcast.57hertz
240
میانگین پخش
2.9K
تعداد پخش
29
دنبال کننده
داشتم فکر می‌کردم دیروز همین موقع کجا بودم والان کجا دارم قدم می‌زنم! مثل شبگردها و خواب‌زده‌ها در خیالات خودم بودم و سرخوش! یک لحظه هم چشم از گنبد نمی‌خواستم بردارم! همین هم کار دستم داد! یکهو با یک ...



داشتم فکر می‌کردم دیروز ه...

11:51
  • 20

  • 1 هفته پیش
11:51
کران تا کران لشکری قرمزپوش که سرنیزه‌هایشان مثل آینه بعد از برخورد با آفتاب چشمک میزدند در صحرا پهن شده بودند. همه لشکر مثل کعبه در اطراف یک نفر گرد آمده بودند. خودم را به مرکز جمعیت رساندم تا ببینم م...


کران تا کران لشکری قرمزپوش که سرنیزه...

30:20
  • 26

  • 1 هفته پیش
30:20
  • 7

  • 1 هفته پیش
سرزمین نینوا در محرم سال ۶۱ هجری حادثه‌ها به چشم خود دید...شاهد جوانمردی‌ها و نامردی‌های بسیاری بود...دیار حزن و حماسه در سینه خود گنجینه‌ای دارد سرشار از لحظات کامیابی فرزند آدم و از فرش به عرش رسیدن...



سرزمین نینوا در محرم سال ...

12:13
  • 7

  • 1 هفته پیش
12:13
  • 9

  • 1 هفته پیش
 هر سال محرم، شب حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام که میرسد، یاد تو می‌افتم شیخ. یاد تو که در ۴۰ سال زندگی با «بانو خانم» بچه‌ات نشد اما طوری روضه ‌علی‌اکبر میخواندی که انگار هفت جوانت را کفن کرده‌ای پ.ن...

 هر سال محرم، شب ...

11:54
  • 9

  • 1 هفته پیش
11:54
صدای ما را از مارپیچ خونین در اعماق تاریک تاریخ می‌شنوید، جایی که فریادها داستان ما را روایت می‌نویسنده: یاشار عبدالحسین‌زادهگویندگان: احمد هاشمی، نگین خامسی...



01:25:16
  • 243

  • 4 ماه پیش
01:25:16
«فصل جدید «جنگ در خانه داستان ما را از روزهای نبرد خونین برای بستن دروازه‌های جهنم بشنوید«جنگ در خانه: کلبه اشباح»نویسنده: نیما اکبرخانیگوینده: احمد هاشمی...

«فصل جدید «جنگ در خانه...

54:46
  • 306

  • 6 ماه پیش
54:46
🔻می‌خواهد بدود. می‌گویم صبر کن. بی صبرانه به من چشم می‌دوزد. می‌پرسم:«نمی‌مانی؟ دنیا را نمی‌خواهی؟» می‌گوید :« دنیا بماند برای اهلش».🔻روایتی متفاوت از شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی را در پادکست «۵۷...



12:08
  • 151

  • 6 ماه پیش
12:08
🔻 پسرک ۸ سال بیشتر نداشت، سه روزی می‌شد که پدر از صف آب دست خالی برگشته بود، اما ناگهان زمان ایستاد... صدایی شنید، صدایی که از اطفال به سرعت مرد می‌ساخت... دیگر از آن پس پدر نبود، مادر هم، برادر و خو...


🔻 پسرک ۸ س...

06:45
  • 163

  • 8 ماه پیش
06:45
«صالح بن وهب یزنی» نیزه بر تهیگاه او زد. حسین‌بن‌علی از اسب بر زمین افتاد به گونه راست. فرمود :«بسم الله و بالله و علی مله رسول الله» افتاد و برخاست.پادکست «۵۷ هرتز» از لحظه به لحظه عاشورای سال ۶۱ هجر...

«صالح بن وهب...

23:40
  • 361

  • 11 ماه پیش
23:40
 پسر جوانی را به دوش گرفته بود. درست عین قالی انداخته بود روی شانه‌اش و سر و دست‌های پسر از پشت سرش آویزان بود. سر خدام نعره می‌کشید و درست پای ضریح بی‌ادبی می‌کرد که چرا زحمتش داده‌اند و به چه ح...

 پسر جوانی را به ...

18:48
  • 154

  • 1 سال پیش
18:48
  • 170

  • 1 سال پیش
شب اول محرم رسید... از صاحب محرم خواسته بودم مالی که ازم رفته بود برگردد، که برنگشت!بعد خواستم بخشی از آن را خود آقا برگرداند، که برنگرداند!بعد خواستم اعتبارم را نگیرد، که گرفت!بعد خواستم آبرویم را نر...

شب اول محرم ...

19:49
  • 170

  • 1 سال پیش
19:49
  • 1.3K

  • 1 سال پیش
 داستان ما را از روزهای نبرد با مارهای درون آستین بشنوید. روایت نفس‌گیر و تلخ از برادرکشی و خونریزی خانوادگی!...

 داستان ما را از ...

49:24
  • 1.3K

  • 1 سال پیش
49:24
shenoto-ads
shenoto-ads