اپیزود ۸۳: گلبُن عیش
غزل شمارهٔ ۴۱۴
گلبُن عیش میدمد ساقی گلعذار کو؟
باد بهار میوزد بادۀ خوشگوار کو؟
هر گل نو ز گلرُخی یاد همیکند ولی
گوش سخن شنو کجا دیدۀ اعتبار کو؟
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
ای دم صبحِ خوشنفس نافۀ زلف یار کو؟
حُسنفروشیِ گلم نیست تحمّل ای صبا
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو؟
شمعِ سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
خصمِ زبان دراز شد خنجر آبدار کو؟
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو؟
مُردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو؟
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
از غم روزگارِ دون طبع سخنگزار کو؟
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است