اپیزود ۸۴: میِ دوشینه
غزل شمارهٔ ۴۴۷
بیا با ما موَرز این کینهداری
که حقِّ صحبت دیرینه داری
نصیحت گوش کن کاین دُر بسی بِه
از آن گوهر که در گنجینه داری
ولیکن کِی نمایی رخ به رندان
تو کز خورشید و مه آیینه داری
بد رندان مگو ای شیخ و هش دار
که با حکم خدایی کینه داری
نمیترسی ز آه آتشینم؟
تو دانی خرقه پشمینه داری
به فریاد خمار مفلسان رس
خدا را، گر مِیِ دوشینه داری
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است